اخبار:

خاطرات

بمباران شهر شهید پرور گیلانغرب

خاطره کوتاهی از برادر بسیجی جناب مهدوی در بهمن ماه سال ۶۳ از طرف بهداری جهاد سازندگی استان آذربایجان شرقی بعنوان تکنسین دندانپزشکی به بیمارستان گیلانغرب اعزام شدم و اندکی از اقلام و وسایل مورد نیازمربوط به دندانپزشکی را با خود به همراه داشتم. صبح روز بعد در همین ابتدای ورود به شهر شهید پرور گیلانغرب ، بمباران آن شهر ... ادامه مطلب »

خاطره محمد حسین خبازی از ۵ روز طاقت فرسا

روز سوم شهریور سال ۱۳۶۵ ساعت ۱۲ شب در ادامه شناسایی میادین مین و موانع دشمن از تپه مشرف به گلازرده (منطقه عملیاتی شمالغرب اشنویه) با یک گروه ۷ نفره به پایین قله سرازیر شدیم هوا یه مقدار سردتر از شبهای قبل بود ستوان شجر فرمانده اون موضع (جمعی لشگر ۶۴ ارومیه ) یه کلاه پشمی بمن داد یه بسته بیسکویت ... ادامه مطلب »

چشمِ دل

سوم خرداد سال۱۳۶۱ بود که حدود ساعت ۳ عصر رادیو خبر آزادسازی خونین شهر را اعلام کرد. من کلاس سوم دبیرستان بودم و مشغول مطالعه درس بینش‌دینی که فردای آن روز امتحانش بود. با‌‌ همان کتاب که دستم بود از خانه زدم بیرون و رفتم میدان شهدا. ماشین‌ها و موتور‌ها چراغ روشن و بوق زنان در سطح خیابان‌ها حرکت می‌کردند ... ادامه مطلب »